روایتی از تاثیر حاج قاسم بر جوانان در «پرواز با بالهای سوخته»
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۷۵۴۰۲
محمد ستوده کارگردان نمایش «پرواز با بالهای سوخته» که این روزها به مناسبت سالروز شهادت سردار سلیمانی در تالار قشقایی مجموعه تئاترشهر روی صحنه است درباره ویژگیهای این اثر نمایشی به خبرنگار مهر گفت: این اثر نمایشی یکی از آثار جشنواره تئاتر استان تهران بود که در بخش سردار سلیمانی برگزیده شد و از ۱۱ تا ۱۶ دی ماه در تالار قشقایی به صحنه میرود و پس از آن نیز قرار است در جشنواره منطقهای در شهر ساری و بعد هم در جشنواره تئاتر ایثار شرکت کند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی درباره داستان نمایش توضیح داد: نمایش به اوائل انقلاب و زمان جنگ بازمیگردد و دوره جوانی سردار سلیمانی را به نمایش میگذارد. داستان درباره سه فرد جاهل است که توسط ساواک تحریک میشوند که حسینیهای را برهم بزنند که در محله سردار سلیمانی در کرمان واقع است که در همین میان این سه با سردار سلیمانی آشنا میشوند و تحتتاثیر رفتار و ویژگیهای شخصیتی ایشان از رفتار خود پشیمان شده و در نهایت به جبهه میروند و شهید میشوند.
ستوده با اشاره به اینکه داستان نمایش مستند نیست درباره انتخاب این موضوع برای اجرا بیان کرد: وقتی کارگردان دست روی سوژهای میگذارد طبیعتاً به آن علاقهمند است. من نیز وقتی نمایشنامه را که نوشته مهدی اکبری است، مطالعه کردم از داستان و فضاسازی کار خوشم آمد چون به دور از شعارزدگی یک قصه خوب را روایت میکرد از این رو تصمیم گرفتم که آن را برای اجرا آماده کنم.
این کارگردان با توضیح اینکه نمایش از فضایی طنز نیز برخوردار است، یادآور شد: معتقدم اگر نمایشی شعاری نباشد و هر قشری بتواند با آن ارتباط برقرار کند، راه خود را در اجرا پیدا میکند و میتواند حرفش را به درستی انتقال دهد. این نمایش نیز درباره تاثیری است که سردار سلیمانی توانسته بر مردم بگذارد و اینکه چطور در ذهن آدمهای مختلف تحول ایجاد کرده است.
وی در پایان بیان کرد: ویژگیهای «پرواز با بالهای سوخته» به شکلی است که مخاطبان میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. کل اتفاقات نمایش در یک کوچه رخ میدهد که افراد و همسایههای مختلف هرکدام با اعتقاد و تفکرات متفاوت در کنار هم زندگی میکنند که همین مساله میتواند مخاطبان متفاوتی را به خود جذب کند.
در خلاصه داستان نمایش آمده است: «تو محله خواجه خضر هیچکس بدون اذن ما اجازه نفس کشیدن نداشت تا اینکه سروکله قاسم پیدا شد. اینکه میبینی دستپخت قاسمه.»
در این اثر نمایشی رسول حق شناس، محمد مهدی پازوکی، سمیه کیا دربندسری، مهدی توکلی، طراوت طیبی، یوسف امان پور، محمد قائمی، سیدعلی حسینی نژاد، هدیه فدایی، علی اصغر حق شناس، کیانا حق شناس، الهه تبریزی، تینا حاجی آبادی، فاطمه حضوری، زینب داوودی، ریحانه شیخ به عنوان بازیگر حضور دارند.
کد خبر 5672308 آروین موذن زادهمنبع: مهر
کلیدواژه: محمد ستوده قاسم سلیمانی جشنواره تئاتر استان تهران مهدی اکبری شهید سلیمانی تئاتر شهر تالار قشقایی جانفدا قاسم سلیمانی جانفدا تئاتر ایران فیلم سینمایی فیلم کوتاه پانزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر کارگردان تئاتر هنرمندان تئاتر تئاتر شهر رادیو ابراهیم حاتمی کیا جشنواره سردار آسمانی چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر سردار سلیمانی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۷۵۴۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«شهر آفتاب مهتاب» اتفاقی آوانگارد در تئاتر دهه ۴۰
به گزارش خبرگزاری مهر، نهمین برنامه از سلسله جلسات نمایش فیلم تئاترهای شاخص با همکاری مشترک انجمن صنفی منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران خانه تئاتر و سینماتک خانه هنرمندان ایران، چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳، به نمایش فیلم تئاتر «شهر آفتاب مهتاب» به نویسندگی علی حاتمی و کارگردانی عباس جوانمرد (محصول ۱۳۴۵) اختصاص داشت.
پس از نمایش این فیلم تئاتر، نشست نقد و بررسی آن با حضور عباس غفاری (میزبان) و سیدمحسن حسنزاده (منتقد تئاتر) برگزار شد.
عباس غفاری در این برنامه گفت: این نمایش جز اولین تجربیات علی حاتمی در ادبیات فارسی و شعر کهن است. او در ادامه نیز در آثار دیگر چنین تلاشی را پی میگیرد و آثار مهمی را خلق میکند. «شهر آفتاب مهتاب» از جمله آثاری است که فقط برای ضبط تلویزیونی آماده شده و روی صحنه نرفته است.
سیدمحسن حسنزاده در ادامه این برنامه گفت: اگر بخواهیم درباره این نمایش صحبت کنیم باید در ۲ سطر بگویم که این اثر اتفاق بزرگ و سترگی در تاریخ نمایش ما است. زیرا پیشنهاد جدیدی در متن و کار گروهی در آن اتفاق میافتاد. البته اگر بخواهیم تنها با دیدن این نمایش، گروه هنر ملی را قضاوت کنیم، کم لطفی کردهایم. زیرا این اثر تنها یکی از تجربیات گروه هنر ملی و از پیشنهادات آقای جوانمرد در آن زمان بوده است. در حقیقت پیشینه تشکیل گروه هنر ملی که به میانه دهه سی بر میگردد، اهمیت بیشتری دارد. زیرا اگر به این اتفاق از منظر تاریخی نگاه کنیم، باید بگوییم آنها در آن زمان پیشنهاد جدید، بدیع و حتی آوانگاردی را اراdه کردهاند و از همین رو باید مورد توجه قرار گیرند.
وی افزود: لازم است بگویم که شرایط هنرهای نمایشی ما تا پیش از سال ۳۲، خیلی نمود و گستردگی نداشته است. به هر حال همه این شکل از فعالیتها در خیابان لالهزار و در تئاتر فردوسی، تئاتر دهقان و تماشاخانههای کوچکی چون تئاتر نصر با متون غربی و ترجمه شدهای که معمولا خود مرحوم نوشین (به عنوان چهره شاخص آن عصر که تئاتر فردوسی را پایهگذاری میکند)، آنها را آماده میکرده، جریان داشته است. بنابراین تمام آنچه که از آن زمان به ما ارث رسیده است، متون غربی ترجمه شدهای است که پیشنهاد اجرایی به آن صورت نداشته است. شاید بتوان گفت که متون ادبی هستند که انگار برای اجرا رفتن ترجمه نشدهاند. آقای جوانمرد در مصاحبهای میگوید: «نوشین خودش واژهها را کمی صیقل میداد و باتوجه به تجربه و آگاهی که داشت آماده میکرد که در زبان بازیگر بگردد تا بتواند واژگان را به صورتی ادا کند که آن طمطراق و عصا قورت دادهگی که آن زمان روی صحنه در بازی بازیگران نمود داشته، کمتر شود. البته او نیز به اینکه متون غربی مرجع اصلی فعالیت هنرهای نمایشی ماست، اعتقاد داشته است.» با این همه این اتفاق تا بعد از کودتای ۲۸ مرداد ادامه پیدا میکند.
این منتقد تئاتر در ادامه بیان کرد: بعد از کودتای ۲۸ مرداد با آتش کشیدن تئاتر سعدی و تعطیلی کلی هنرهای نمایشی در آن مقطع زمانی، جمع کوچکی به صورت اتفاقی در منزل شاهین سرکیسیان جمع میشوند. اکثر این افراد در آن زمان هنرجویان هنرستان هنرپیشگی بودند که از بد اتفاق به کودتای ۲۸ مرداد برخورد کرده و تمام آموختههای آنها بیثمر و بینتیجه مانده بود. در حالی که عطش کار کردن و تجربه کردن را داشتند. عباس جوانمرد، علی نصیریان، فهیمه راستکار، جمشید لایق، اسماعیل داورفر، خجسته کیا تعدادی از افراد حاضر در آن جمع بودند. وقتی امروز ما به تجربیات و اتفاقاتی که در آن منزل از سر گذرانده میشود، نگاه میکنیم، میتوانیم بگوییم که آنجا یکی از جایگاهها و پایگاههایی است که بسیار در تاریخ هنرهای نمایشی ما اثرگذار است. زیرا از دل آن پیشنهادهایی بیرون آمده و اجرایی میشود که بعدها مشخصا میتواند اثرگذار باشد و جریانی را در هنر تئاتر ایجاد کند.
حسنزاده در ادامه گفت: آنچه که از عباس جوانمرد نقل میشود و ما به استناد آن میتوانیم به واژگانی چون تئاتر مردمی و ملی برسیم؛ سالهاست بر سر زبانها بوده و از سوی دولتهای مختلف با آن بازی میشود تا به تعریفی برسند ولی اساسا شاید رسیدن به یک تعریف بزرگترین اشتباهی است که در این زمینه در حال رخ دادن است. در واقع این واژگان ماحصل تلاشی است که در این چند سال در منزل شاهین سرکیسیان اتفاق میافتد. البته شاهین سرکیسیان هم بسیار به متون غربی اعتقاد داشته است و از همین رو شروع به کار کردن این متون میکند اما آنها جایی برای اراdه آنچه که تجربه کردهاندT ندارند. بنابراین همان منزل کوچکی را که در خیابان رشت با مادر خود زندگی میکند، تبدیل به محفل تمرین، گعده و گفتوگو و صحبت میکند. اما این تجربیات بینتیجه بوده و به صحنه ختم نمیشود.
وی ادامه داد: عباس جوانمرد، به این پیشنهاد فکر کرده و به سراغ یکی از متون هدایت میرود و متن داستان «درد و دلهای آ میز یدالله» را تبدیل به نمایشنامه «محلل» کرده و آن را با علی نصیریان شروع به تمرین میکنند. در حقیقت در آنجا این تلنگر که ما در متن نمایشی به زبان جدیدی برسیم که بتواند با گستره بیشتری از مردم عادی ارتباط برقرار کند، زده میشود. بنابراین تلاش برای رسیدن به این زبان در مقابل زبان ترجمهای که در آن زمان وجود داشته، نقطهای میشود که تحول اولیه را ایجاد میکند.
وی افزود: عباس جوانمرد میگوید که برای رسیدن به این زبان و در حین تمرینها، با علی نصیریان به مناطق جنوب شهر میرفتند تا ببینند که مردم عادی چطور صحبت میکنند و متوجه شوند که چطور میشود آنها را به کلام نمایشی یا دیالوگ درآورد. در نهایت فرجام این اتفاق تبدیل به اجرایی میشود که به دعوت مرحوم خانلری در دانشگاه تهران روی صحنه میآید. جوانمرد میگوید وقتی اجرا تمام شد، کل سالن فردوسی دانشگاه تهران در حیرت فرو رفته بود. چون آن مراسم مربوط به بزرگداشت صادق هدایت بود و قسمتی از آن به اجرای متن «محلل» اختصاص داشت. جوانمرد میگوید بعد از این سکوت، وقتی نور روی ما آمد، تماشاگران بدون درنگ ایستادند و شروع به تشویق ما کردند. حتی آقای سرکیسیان هم بعد از دیدن این تشویق باور کرد که ما میتوانیم به سراغ زبان و کاراکترهای دیگری در متون نمایشی خود برویم.
این منتقد تئاتر در پایان صحبتهایش بیان کرد: آنها در موقعیتی این کار را انجام میدهند که هیچ پیشنهاد جدید و زبان متفاوتی غیر از آن زبان ترجمهای روی صحنه نرفته بوده است. به این ترتیب روشنفکران آن زمان ناگهان با شکل تازهای از اجرا و زبان مواجه میشوند. در واقع این نقطه شروعی بوده است که علی نصیریان و عباس جوانمرد تصمیم میگیرند تا فاز خود را از گروهی که سرکیسیان دور خود جمع کرده بود، جدا کنند و روی نمایشهایی کار کنند که قرار است تصویری از جامعه و مردمان خودشان ارایه دهد. این جسارت در آن مقطع زمانی به قدری اهمیت داشته است که باید بگویم شاید همین اتفاق سبب شده تا ما به مرور زمان با نمایشنامهنویسان و گروههایی مواجه شویم که از دل این تجربه اعتقاد پیدا کردند که میشود اتفاق دیگری را رقم زد.
کد خبر 6095470